دیگر سیستمهای آزمون اجتماعی، هرچند با توسّل به روشهای غیر انسانی مخالف بودند با این حال مواضع فکری و اخلاقیشان از همان درک محدود از حقیقت ریشه میگرفت. در نتیجه این نظر در آنان قوّت یافت که چون مردم در مسائل مربوط به بهبود اقتصادی خود اصولاً جویای سود شخصی هستند، ساختن اجتماعات عدالتپرور و مرفّه از طریق اجرای یکی از طرحهای موصوف به طرح تجدّد امکانپذیر است. ولی دهههای پایانی قرن بیستم مشحون از شواهد فزایندۀ بطلان این ادّعا بود:فروریختن اساس خانواده، ازدیاد سرسامآور جرایم، نارسایی روشهای آموزشی و مجموعهای از دیگر بیماریهای اجتماعی، کلّاً یادآور این بیان حزین حضرت بهاءالله است که وضع قریب الوقوع جامعۀ انسانی را انذار میدهد: "عالم منقلب است و انقلاب او یوماً فیوماً در تزاید و وجه آن بر غفلت و لامذهبی متوجّه و این فقره شدّت خواهد نمود و زیاد خواهد شد به شأنی که ذکر آن حال مقتضی نه"[2]