- مخالفت معمول با اعتقاد به وحدت اساس ادیان
- قیاس زندگی فرهنگی: تکامل و تنوّع شگفت انگیز بیان انسانی به هیچ وجه اعتبار این واقعیّت را از بین نمی برد که نوع بشر یکی است.
- فرایندی مشابه مشخّصۀ حیات دینی بشر است. تعالیم متفاوت که برای پاسخگویی به نیازهای هر عصری به وجود آمده اند، از یک منبع سرچشمه می گیرند.
- آموزه های ابدی در مقابل آموزه های گذرا: پیام اصلی دین تغییرناپذیر است؛ برای افزایش فرایند تمدّن سازی رهنمودهای معیّنی به وجود آمده است.
- اهّمیّت درک ظهور الهی در ظاهر آن. قصور اکثریّت نوع بشر در این مورد، جوامع بزرگی را به کرّات محکوم به آن نموده که بنا بر عادت دیرین، همان احکام و شعایری را که مدّتها پیش نقش خود را ایفا نموده تکرار نمایند.
- عموماً، تکنولوژی این حق را برای خود متصوّر بوده است که هدف الهی را تفسیر کند.
- الهیات مرجعیّت خود را در قلب ادیان بزرگ ساخته است.
- نتیجه: ساختن موانعی بین اعتقادات مختلف. هر مرحلۀ جدید از سیر تکاملیِ ظهور حقایق روحانی، در زمان و در انبوهی از تصاویر و تفاسیر ظاهری و تحت الّلفظی منجمد گردید