تفاوتهای مزبور که به عنوان منظور اصلی کتب مقدّسه وانمود میشوند یا از نوع رسوم عملی دین است و یا از مقولۀ اعتقادی آن. در مورد رسوم عملی حاکم بر زندگی شخصی، بهتر است این مسئله در مقایسه با جنبههای مشابه زندگی مادّی مورد بررسی قرار گیرد. بسیار غیر محتمل است که تفاوت در زمینههای بهداشت، پوشاک، درمان، تغذیه، وسایل نقلیّه، تسلیحات، معماری یا فعّالیّتهای اقتصادی، هر قدر هم که فاحش باشد، دیگر به طور جدّی به عنوان دلیلی برای انکارِ یکی بودن نوع انسان از حیث اصل و ریشه، مورد قبول واقع گردد. تا آغاز قرن بیستم این نوع استدلالهای سطحی عمومیّت داشت، امّا تحقیقات تاریخی و مردمشناسی اکنون چشماندازی یکپارچه از فرایند تکامل فرهنگی را ارائه میدهد که از طریق آن تجلّیات و سایر جلوههای بیشمار خلّاقیّت بشری به وجود آمدهاند، از نسلی به نسل بعد منتقل شدهاند، به تدریج دستخوش دگرگونی گشتهاند و غالباً با گسترش دامنۀ خود، بر غنای زندگی اقوام در سرزمینهای دوردست افزودهاند. بنا بر این، اینکه اجتماعات امروزِ جهان نمایانگر تنوّع وسیع این گونه پدیدهها هستند، به هیچ وجه معرّف هویّت ایستا و تغییرناپذیر آن اقوام نیست بلکه صرفاً مشخّصکنندۀ مرحلهای است که هریک از گروهها در حال گذر از آن هستند یا لااقلّ تا همین اواخر در آن مرحله قرار داشتهاند. با این حال، همۀ این نمادهای فرهنگی تحت فشار همبستگی جهانی، اکنون در حال تغییر و تحوّلاند.