وقتی که ذهن از خس و خاشاک انبوهی که علم الهیّات به دور دین پیچیده مبرّا شود انسان میتواند معانی عبارات آشنای کتب مقدّسه را از دید حضرت بهاءالله بررسی کند. آن حضرت میفرماید:"این یوم را مثلی نبوده و نیست چه که به مثابۀ بصر است از برای قرون و اعصار و به مثابۀ نور است از برای ظلمت ایّام."[30] شگفتانگیزترین مشاهداتی که از این چشمانداز حاصل میشود، وحدتِ هدف و اصولی است که به ویژه در سراسر تورات و انجیل و قرآن جاری است، اگرچه طنین این وحدت را به آسانی میتوان در آثار مقدّسۀ سایر ادیان جهان نیز ملاحظه کرد. همان مطالب اساسی از بطن احکام، مواعظ، حکایات، استعارات و تعبیراتی که آنها را دربرگرفتهاند، مکرّراً پدیدار میگردند. در بین این حقایق بنیادین، آنچه از همه به مراتب بارزتر است پیشرفت تدریجی طرز بیان و قاطعیّت تأکید بر یکتایی خداوندِ خالق کلّ جهان هستی اعمّ از عالم مادّی یا عوالم روحانی میباشد. کتاب مقدّس تورات چنین تصریح میکند: "من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی نی"[31] و همین مفهوم زیربنای تعالیم بعدی حضرت مسیح و حضرت محمّد را تشکیل میدهد.