ملاحظات مشابهی لازمۀ روابط بین جوامع انسانی بوده است. آمادهسازی درازمدّت و طاقتفرسای قوم یهود برای مأموریّتی که از آنان خواسته شده بود نمونۀ دیگری از پیچیدگی و دشواری چالشهای اخلاقی مورد بحث است. برای آنکه استعدادهای روحانی مورد نظر انبیا بیدار و شکوفا گردد لازم بود که در برابر وسوسههای فرهنگ بتپرستانۀ همسایگان به هر قیمتی مقاومت شود. روایات کتب مقدّسه در بارۀ مجازاتهای بهجایی که دامنگیر متخلّفینِ اوامر الهی اعمّ از ملوک و مملوک شده بود نشانۀ اهمّیّتی است که طرّاح آسمانی برای آن اصول قائل بوده است. وضع تقریباً مشابهی برای جامعۀ نوپایی که حضرت محمّد بنیاد نهاد پیش آمد زیرا آن جامعه ناگزیر بود که برای حفظ خود در برابر اقوام بتپرست عرب، اقوامی منهمک در قساوت وحشیانه و شقاوت کینهتوزانه و مصمّم به اطفای نور محمّدی، ایستادگی نماید. هر کس که با دقایق تاریخ آشنا باشد به آسانی خواهد توانست دلیل احکام شدید قرآن کریم را در این مورد درک کند. در حالی که مقرّر بود معتقدات یکتاپرستی یهودیان و مسیحیان مورد احترام قرار گیرد، مدارا و مسامحه در برابر بتپرستی به هیچ وجه مجاز نبود. طیّ مدّتی نسبتاً کوتاه، این قانون شدید اسلامی موفّق به متّحد ساختن قبایل شبه جزیرۀ عربستان و تأسیس جامعۀ جدیدی شد که متجاوز از پنج قرن در زمینههای اخلاقی، عقلانی، فرهنگی و اقتصادی به موفّقیّتهای بزرگی نائل آمد، موفّقیّتهایی که از نظر سرعت و وسعت تا آن زمان و حتّی بعد از آن، نظیرش دیده نشده بود.تاریخ داور سرسختی است و نهایتاً در آینۀ حقیقتنمای آن عواقب اعمال کسانی که کورکورانه کوشیدهاند تا چنین نهضتهایی را در نطفه خفه کنند با منافعی که از پیروزیِ بینش "کتاب مقدّس" نسبت به قابلیّتهای انسانی و از پیشرفتهای ناشی از خلّاقیّت و نبوغ تمدّن اسلامی نصیب تمام جهانیان گردیده است، الیالابد مقایسه خواهد شد.